سیزدهمین ِ من
Sunday, December 11, 2005
طلوع ِ نوازش ِ خنده آور ِ تنها بازمانده های نتهای ِ ترانه ات را عشق بازی کردن ، بس است . چشمانم مبهم می بینند، رسالت ِ من این بود ؟ که من ام را تباه کنم ؟ ... کدام صدا را می گویی ؟ چیزی نمی بینم ...پتک بر سرم میکوبد، آنکه به عبورم پی نبرد
posted by Hamed at
6:36 PM
0 Comments:
Post a Comment
<< Home
About Me
Name:
Hamed
View my complete profile
0 Comments:
Post a Comment
<< Home