Thursday, December 15, 2005

تفاوت در نگاه کردن نیست ، منظره ها متفاوتند . آنها که صدای ِ پلک زدن را می شنوند ، تا انتهای ِ «خود» را می کاوند ، شاید از این صداها ، این نگاه ها ، چیزی هم عایدشان شود . گاه که تفاوت ها را به رخ میکشی ، از آفتی که به جانم افتاده ، لذت می برم . دفتری که از آن هوس ها بیرون می تراود ، از تفاوت ِ آبی و سفید ، آغاز می شود . و نگاه ِ اشک آلود ِخواب زده ام را به تصویر می کشم ، تا از این همه تفاوت ، چند خطی هم به « من » برسد ، که چگونه از دور ، مرا میتراشد ، آرشه بر منم می کشد ، بی مجال ِ سیاهی ْ سکوت ، مرا از آن همه خالی ، پر می کند ، که مرا ، را می کند ، بی شرمگین ِ این همه خیانت

0 Comments:

Post a Comment

<< Home