Wednesday, February 01, 2006

باریکه ها رومی بینی؟ خابیدن پشت خونه رو چی؟ هم خابگی با دختر ِ باغبونو هم چیزی یادت نیس؟ وه که چقد ساده سکوت کردی ... بیا بریم بیرون... اگه نخندی قط می کنم اا ... تاریکه؟ میخای صدات کنم سرتو برگردونی؟ میخای گریه کنم ؟ فایده داره اصن؟ تورو پیدا کنم که چی بشه؟ گم شدی؟ تو چی؟ خودت؟ بازم *شر می گی؟ برو بابا توام از اون آدمایی که.... آخ
ساده بگم آقا جون،رفتنی ام ... کجا؟ می دونم ... تا حالا منو دیدی؟ خندمو چی؟ شنیدی ؟ دوس داری بخابیم؟ چیکار کنیم؟ کوه چطوره؟ فایده داره اصن؟ تورو پیدا کنم که چی بشه؟ گم شدی؟ تو چی؟ من؟ اینقد من من نکن حرفتو بزن، ساده شدی؟ بخاب...بخاب...بخاب

5 Comments:

Anonymous Anonymous said...

نه. فقط برو حالتو کن. برو زندگی تو بکن. دیگه هم اینقدر سروصدا نکن.

February 01, 2006 3:38 AM  
Anonymous Anonymous said...

من حرفم رو زدم. نمی فهمی. درک نمی کنی. نمی خوای بفهمی. هر وقت حرفم رو می زنم، ربطش می دی به خوابیدن. بفهم! تو برای من اینقدر شعور قائلی، شاید حتی همین رو هم قائل نیستی. فکر می کنی من با کجام تصمیم می گیرم؟ حرفم خیلی ساده است اگه بخوای بفهمی. درست هم هست، ولی نمی خوای. هر وقت کم آوردی، بزن زیر شکم، نه؟

February 01, 2006 5:08 AM  
Anonymous Anonymous said...

از کی تا حالا خوابیدن شده خابیدن ;)

February 02, 2006 1:05 AM  
Anonymous Anonymous said...

برای همینه که می گم من به درد تو نمی خورم. اگه من می فهمیدم زنا کردی، هیچ تعلل نمی کردم. خیلی جدی و ساده. بهت رحم نمی کردم. به نظر من، فرق نمی کنه تو یا هر کس دیگه، مرد یا زن، اگه زنا کرده باشه، بدون رحم باید مجازات بشه. مجازاتش رو هم که می دونی. این رو درک نمی کنی. برو زندگیت رو کن. برو حالت رو کن. سر و صدا هم نکن. با آدم هایی که مثل تو فکر می کنند. و به من نزدیک نشو.

February 02, 2006 7:08 PM  
Blogger Hamed said...

من از جمله ي سوم، چيزي جز استعاره اي از فراموشي گذشته و كتمان آن دريافت نمي كنم... چيز ديگري نداده ام.گرچه اعتقاد دارم نبايد به توضيح نوشته بپردازم

February 03, 2006 3:01 AM  

Post a Comment

<< Home