تازه داشتم عادت (را) می کردم و روزم را به مرگ دودستی میدادم ، که باز هم اشتباه کردم. آنچنان به صداها تن دادم که پرده های بکارت ام را به حراج گذاشتم، تنها تعامل ام را با غیر ِ خود. و ترانه ای را که به یاد می آوردم فریاد زدم... یه شب مهتاب، ماه تو را میدهد به گ*** ... ؟
0 Comments:
Post a Comment
<< Home